سلام
نمیدونم ولی دلم میخواد یه مطلب در مورد فلسطین بنویسم . شاید دلیلش احساس خفتیه که توی وجودم حس میکنم . شاید ... نمیدونم ولی میدونم حس قشنگی ندارم . هر وقت بهش فکر میکنم صحنه های زجر آور زندگی ملت فلسطین جلوی من ظاهر میشه . وقتی به یادش می افتم به این فکر میکنم که چقدر ملتی باید پست و لا ابالی باشند تا کشورشون را به را حتی یه مشت جنایتکار اشغال کنند و به زن و مرد و دختر و پسر و کودک و بزرگشون جسارت کنند و جنایت . نمیدونم ولی میدونم زندگی جهنمی باید باشه برای کودکان اونها . کودکانی که وقتی به عقل رسیدند خیانت پدرانشون را دیدند و اسارت برادران و خواهران و مادرانشون را . راستی چرا فلسطین با این همه عرب به ظاهر مسلمان نمیتونه یه مشت صهیونیست وحشی را از خونش بیرون کنه . چرا فقط وقتی مبارز میبینی اکثرشون بچه های دبستان تا دبیرستانند . مگه باباهاشون مردند . اینا را نگفتم تا بار مسئولیت از دوش خودمون بردارم که بر عکس. میخوام بگم فلسطین مال یه مشت عرب لاابالی بی قید و بند نیست که به مشتی شراب و نکبت بفروشند و یا بشینند و تاراج رفتنشو ببینند . مال تموم مسلمونای عالمه و برای همین سکوت ما حتی در حد همین وبلاگ و اینترنت و ... باید شکسته بشه. و از خدا میخوام که ملت اسلام و بخصوص فلسطین از این خواب ذلت بار بیدار بشند و به فکر بیرون کردن این خوناشامان قرن جدید بیا فتند . که اگه نخواند هیچکس نمیتونه. که این وعده خداوند است که میفرماید که سرنوشت هیچ قومی را جز به اراده و خواست خودشان تغییر نمیدهیم .