عمویم گفت :(( چه جوری به مدرسه میروی ؟))
گفتم :(( با اتوبوس))
پوزخندی زد و گفت:((من وقتی هم سن تو بودم .
ده کیلومتر پیاده روی می کردم ))
عمویم گفت :((چقدر بار را می توانی جابجا بکنی ؟))
گفتم :(( یک گونی برنج ))
پوزخندی زد و گفت :((من وقتی هم سن تو بودم .
یک گاری را به حرکت در می آوردم و یک گوساله را بلند می کردم ))
عمویم گفت:(( تا حالا چند بار دعوا کرده ای ؟))
گفتم :(( دو بار و هر دوبار هم کتک خورده ام ))
پوزخندی زد و گفت:((من وقتی هم سن تو بودم .
هر روز دعوا می کردم و هیچوقت هم کتک نمی خوردم ))
عمویم گفت :(( چند سالته ؟ ))
گفتم :(( نه سال و نیم ))
بادی به غبغب انداخت و گفت :((من وقتی هم سن تو بودم .
ده سالم بود ))
سلام. اولا که اول شدم.
دوم اینکه توقعایی داری ها تو این دوره و زمونه!!!
همینه که هست. زمونه بد شده وگرنه اون وقتا...
برقرار باشید . . . یاعلی.
استعداد نهفته ای دارن عمو جان ... زمان ما مگه عمو ها این جوری بودن ؟؟....
درود. اگر عموی من این چنین می گفت، من در جواب می گفتم : شما هنوز هم ۱۰ سال دارید عمو جان!
جالب بود
.
جالب بود
منم به روزم
به امید سحر و دختر خورشید از خواب برخاستم... نمی دانستم که دیگر هیچ گاه دختر خورشید طلوع نمی کند... اگر می دانستم هیچ گاه از خواب بر نمی خواستم... هیچ گاه... زیبا بود و دلنشین...
خیلی باحال بودا ...
یه جورایی خنده دار ..
ببینم نکته اخلاقیش چی بود ؟؟
عموها کمی تا قسمتی کلا خالی بندن ...
درست مثل عمو بزرگه ی من .... این که خوبه اون اگه بود میگفت من وقتی همسن تو بودم ۲۰ سالم بود !!!!
آهان !! راستی لینک ...
منم لینکتون کردم .... البته هنوز نه .. اما در اولین فرصت ایشالا !
سلام
مرسی اومدی
خوشحال شدم دیدممت
من با اجازه لینکتو گذاشتم تو وبلاگم
همیشه منتظرتم
با عرض سلام و احترام : عمویم هیچوقت هم سن من نبود ! چون هیچوقت عمویی نداشتم ... از لطف و بنده نوازیت ممنون و سپاسگذارم ... ایام به کام و موفق باشید.
سلام
می دونی چیه؟ تمام اون بزرگترایی هم که حرف می زنن و نصیحت می کنن هم نمی دونن چی میگن.... و چیزی که یه عده شون میخوان اینه که خارت کنن و بگن خیلی کمی. اما خودشون هنوز نمی دونن دست چپ و راستشون کدومه... فقط میخوان چیزی گفته باشن.
کسی به فکر تو نیست فقط این مهمه که خودشون باشن.
()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()
تنها تر از همیشه
جام می ام تهی ست
جام غمم پر است .
وز جام دل مپرس
کاین جام را
به سنگ صبوری شکسته ام.
()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()
به روزم هستم .
یه سری به آشیونه ی منم بزن.
موفق باشی...
<---||-|| P /^ R /^ N || ) E ---->
سلام بر شما و خاطرات خوب عمو جان که همیشه اول بودند...
موفق باشید.
سلام
عجب عمویی دارید شما....
سلام
به عمویت بگو آن زمان چقدر خدا را می شناخت
من آپ کردم
راستی ممنونم از حظور گرمت
خدا نگهدار
خیلی جالب بود.
سلام نازنین
خوبی
خوب باید آدم یه جایی و یه جوری خودشو خالی کنه
سلام
خداوند زنده است و زنده اندیش تو چطور؟ موضوع وبلاگ من زنده اندیشی ست. سری بزن و نظرت رو بگو. خوشحال میشم.
سلام دوست عزیز
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید
من آپ کردم خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید
موفق باشید
خدا به همرات .
با عرض سلام مجدد : نیت عرض ادب و بهرمندی از هنر نمایی قلم زیبایتان بود.... ایام به کام و موفق باشید.
با تشکر از حضور گرم شما مجدد به روز هستیم.منتظرتونیم.
سلام
خوبی ؟
مرسی که اومدی
من هم آپ کردم
منتظرتم ...
در سکوتی هراس انگیز دیده به راهی خالی از مسافر بودم ... نمی دانم کدام فرشته نامت را گفت و تو به جاده مسافر گشتی ...
هی جوونی کجایی که یادت به خیر .....:dخیلی مخلصیم داداشی....یا علی
هوالحق
سلام
بالاخره وا شد !
ولی خودمونیما عجب عموی جالبی داری!
باعث شد یه پست جالب از آب دربیاد
( البته عموی شما نه ! عموی نویسنده اش !)
قلی خانوم هم سلام می رسونه
چی بگم دیگه ؟
اوووووووووم
نمی دونم !
به من هم بسر !
سبز باشی و آسمونی
یا حق