چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزکیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش کار ها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طا قت برای تحمل شکست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداکاری برای قلب های درد مند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امید ها
م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک
ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها
و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی
ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یک رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک
مصاحبه با خدا........
خواب دیدم
در خواب با خدا گفتگوئی داشتم.
خداگفت:
پس می خواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد، وقت من ابدی است.چه سوالاتی در ذهن داری،که می خواهی از من بپرسی؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟ خدا پاسخ داد...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.
عجله دارند که بزرگ شوند وبعد حسرت دوران کودکی را می خورند.
این که سلامت شان را صرف بدست آوردن پول می کنند
وبعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند.
این که با نگرانی نسبت به آینده، زمان حال فراموششان می شود.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند ونه در حال.
این که چنان زندگی می کنند که گوئی هرگز نخواهند مرد و چنان می میرند که گوئی هرگز زنده نوده اند.
خداوند دستهای مرا در دست گرفت ومدتی هردو ساکت ماندیم.
بعد پرسیدم
به عنوان خالق انسانها، می خواهید آنها چه درسهائی از زندگی را یاد بگیرند؟
خدا با لبخند پاسخ داد،
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد، اما می توان محبوب دیگران شد.
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارائی بیشتری دارد، بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم، ایجاد کنیم وسال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.
بابخشیدن، بخشش یاد بگیرند.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقاً دوست دارند
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.
یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند وآن را متفاوت ببینند.
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.
ویاد بگیرند که من اینجا هستم .
همیشه
شهر تاریخی اصفهان که به موجب گفته هاو نوشتههای شرق شناسان ، باستان شناسان ،ایرانشناسان ، یکی از سه شهرمعتبر تاریخی ردیف اول جهان به شمار می رود ، از سوی مصوبه سازمان کنفرانس اسلامی برای سال ۲۰۰۶میلادی به عنوان "پایتخت فرهنگی جهان اسلام" معرفی انتخاب شده است .
سابقه تاریخی اصفهان به قدمت تاریخ ایران است و در برخی از متون تاریخی بنای اصفهان رابه"تهمورث" سومین پادشاه از سلسه "پیشدادیان"نسبت دادهاند.
اصفهان،موزه بزرگ و گرانبهایی است، که دنیایی از شگفتیهای هنر ایرانی و اسلامی را در خود جای داده است.
این موزه و آثار نفیس آن از اعصار و قرون گذشته تاریخی به یادگار مانده است و هنرمندان و اندیشمندان آن، نگاهبانان همیشه هشیار وبیدار حریم پاک اندیشه و هنر اسلامی خواهد بود.
بیشک آثار تاریخی ارزشمندی که در جای جای شهر اصفهان چهره آراستهاست ، نمادی از فرهنگ و تمدن ایرانی ،اسلامی است.
اصفهان ، با گنجینهای از هنر اصیل اسلامی بر تارک تمدن بشری میدرخشد و انحنای کمان وار گنبدهای لاجوردیش حدیقه خضرا را جلوهای خاص میبخشد.
این انگشتری زیبای هزاران ساله،ماحصل تلاش بزرگانی چون بهاءالدین عاملی ( شیخ بهایی ) و دیگر بزرگان است ، که بر خشت خشت و کاشی به کاشی آن نظارت داشته و قوس قطاع مقصورههای شبستان "مسجد امام "و "مسجد جامع"را هم محاسب و هم ناظر بوده اند.
این حجرات و ایوانها زمانی مجلس درس بزرگانی چون "صدر المتالهین " ، "ملا محمد تقی مجلسی " ، "ملا محسن فیض کاشانی " ، "شیخ علینقی کمرهای "، "صالح مازندرانی "و "امام الحدیث " بودهاست ، کهآنان درآن مجلس مینمودند و ملل و نحل و جامع تدریس میکردند.
"زنده رود " همواره جوشان و خروشان، نیز در مسیر مارپیچ طولانیاش بر بستر تشنه خاک میخزیده و حیات را بر ساحل نشینان تشنه کام ارمغان میداده است.
دستان مبتکر وهنرمند فرزندان سپاهان نیز در گوشه و کنار زندهرود پیوسته پتک سترگ استقلال صنعتی و هنری را بر سندان زمانه میکوبد ، تا به حریت و آزادگی اقتصادی این ملت بزرگ معنای عملی و عینی بخشد.
اصفهان، یکی از شهرهای مبنایی برای کشور ایران در طول تاریخ بوده واست، این شهر از معدود مراکز باستانشناسی ارزشمند جهانیاست ،که مجموعهای از از آثار باستانی آن در فهرست آثار بشری به ثبت رسیده است و بقیه نیز اگر مسوولین همت کنند و به اهمیت این فهرست واقف باشند، شایستگی قرار گرفتن در این فهرست را دارد.
اگر از تاریخ این شهر سخن به میان آید ، سرگذشت آن تا اعماق اساطیر وافسانهها ریشه دارد ، تاریخ این شهر از یک سو به سلیمان و نوح متصل واز سوی دیگر پایگاه قیام کاوه آهنگر بر علیه ضحاک خونخوار معرفی میشود.
اهمیت اصفهان به اندازهای است که در اکثر دائره المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص یافته و سفرنامههایی از محاسن و شکوه ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون" تاورنیه" ،"شاردن" و... به نگارش درآمده و مظاهر تمدن آن همانند سبک معماری ،مکتب فلسفی و منهج فقهی آن چشمگیر است.
در سال ۱۰۰۰هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت ،که در این زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید و از نظر مراکز تجاری و فرهنگی ترقی کرد.
خیابانهای وسیع و میدانهای بزرگ، مساجد و کاخهای سلطنتی بخشی از سیمای شهر اصفهان در این دوران است.
به طور کلی آثار مهم تاریخی در شهر اصفهان عبارتند از "میدان امام " یا "نقش جهان "،"عالی قاپو"،"کاخ چهلستون "،"منارجنبان "، "مدرسه چهارباغ یا سلطانی "،"مسجد امام "،"مسجد شیخ لطف الله "،"کلیسا وگنجینه وانک "،" سی و سه پل یا پل الله وردیخان "،"پل خواجو "،"بازار اصفهان " و" مسجدجامع " موزه بیبدیل تکامل هنر اسلامی ایرانی.
از جمله دیگر نقاط دیدنی این شهر ،" سردرقیصریه "،"کاخ هشت بهشت" ،"تالار اشرف "،"بقعه بابا رکنالدین "،"امامزاده اسماعیل "،"هارون ولایت" ،"مناره چهل دختران "و نقاط تفریحی از جمله بوستان شهری " ملت" ، "آیینه خانه" ، "باغ پرندگان " و " باغ گلها" است.
اصفهان با همه زیباییها ،اصالت و تمدن فرهنگیش پایتخت فرهنگی جهان اسلام را جشن میگیرد و زیباییهای بینظیرش را پیشکش دوستان علم و هنر و ادب و فرهنگ اسلامی میکند.
تمامی کارشناسان و مسوولان امیدوارند که پایتختی جهان اسلام برای اصفهان در سال جاری مسیحی ، علاوه بر همگرایی فرهنگی در عرصه گسترده سرزمینهای اسلامی ، زمینه توسعه گردشگری در ایران و سایر بلاد اسلامی را بیش از پیش فراهم کند.