بر در سلطان طوس آمدهام پایبوس
| |
عشق و ارادت احمد عزیزی به ساحت اهل بیت (ع) تجلی خاصی در اشعار او دارد. شعری از وی درباره امام رضا (ع) و با آرزوی شفای عاجل احمد عزیزی تقدیم خوانندگان می شود. | |
ای ز لبت غنچه ریز، طبع در افشان من گر تو نباشی به ناز، سر تجلی طـــراز! انجمن آرای حسن، رونق انجـــــــم شکست زخم زلیخا مزن بر دل یعقوب ما برق بهاری ز شوق، عکس تجلی گرفت تا تو قدم می زدی بر لب حوض نظر نان غلامان دهید ! شام ندیمان نهید ! بی سر و دستار و مست، شیشه دردی به دست می زده و بی خبر، ساقی و مطرب به بر بوته هجران چقدر، کج نظر افتاده است گر تو بگویی که نیست صورت حیران مرا بر در سلطان طوس، آمده ام پایبوس |
خداوندا ! دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال. یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن
"خیال نکن نباشی . بدون تو می میرم ..."
"برو از تو قلب من که قلب من جای تو نیست ..."
"حالا که بی وفاییه . ما بی وفا تر از همه ..."
"غم دیگه بسه نازنین . هر کی نموندش به درک ..."
"به دلم نشسته بودی . گندیدی بریدمت ..."
"قاطی کردم بد رقم . میخوام که قیدت بزنم . / میخوام این دندون عاریه را از ته بکنم ..."
"حرفم را پس میگیرم " یا "دلم را پس میگیرم . یه وقت نگی محاله ..."
وعده هات باد هواست ادعات بی انتهاست ..."
و ...
شاید شما هم مثل خیلیهای دیگه آلبوم خواننده هایی که از چنین اشعاری استفاده میکنند را شنیدید ویا زمزمه این اشعار از طریق دوستانتون به گوش شما رسیده . به راستی هدف شاعر و خواننده از انتخاب این اشعار چیه و قراره شنونده چی بدست بیاره . چطور شده عشق و عاشقی چهره عوض کرده . عاشق و معشوقی که تا حالا و طبق باورهای ما اگه حتی ناملایمتی میدیدند اون را به حساب علاقه میگذاشتند " اگر با من نبودش هیچ میلی . چرا ظرف مرا بشکست لیلی " عوض شدند و به هم میگند "قاطی کردم بد رقم . میخوام که قیدت بزنم . / میخوام این دندون عاریه را از ته بکنم ...". یا "حالا که بی وفاییه . ما بی وفا تر از همه ..." . حقیقتش من خودم از مخالفین خیلی از سنتهام ولی این اشعار مردن و امروزی یعنی چه و چطور ماها چه دختر و چه پسر اینقدر علاقه مندانه بهش گوش میکنیم و باهاش همصدا میشیم . ماهایی که هنوز الهه ناز و ... را یادمونه و باهاش حال میکنیم چطور میتونیم بگیم "برو از تو قلب من که قلب من جای تو نیست ...".