گوهر نبی اعظم(ص)

گوهر نبی اعظم(ص)

هر اندازه به عظمت حضرت رسول(ص) آشنا شویم، راه روشنگری و بیدار کردن غرب برای ما آسانتر است. گرچه کسانی که اهل نیرنگ و بازی اند، هرگز هدایت پذیر نیستند. زیرا چنین افرادی در زمان خود رسول گرامی (ص) بودند و ذات أقدس له به پیامبرش فرمود: سوآأ عل یه م أأنذرتهم أم لم تنذ رهم لا یؤم نون (1). چه آنها را انذار کنی، چه انذار نکنی آنها نمی پذیرند. و اگر آنها به محضر توی پیامبر می آیند، نه برای آن است که حرف های تو را بشنوند و از سخنان عالمانه تو استفاده کنند، آنها فقط برای این می آیند که حرف های خود را بزنند. آنها برای گفتن پیش تو می آیند، نه برای شنیدن. و ذا جآء ک الّذ ین یجاد لون ف ی آیات نا. در این عصر هم همان گروه متولّیان این کاریکاتور و تصویرهای موهن و موهوم اند. امّا در خود مغرب زمین یا سایر نقاط جهان کنونی مردان منصف هستند، افراد آگاه کم نیستند. کسانی که تشنه معارف اند...
ذات أقدس له جریان نبوّت رسول گرامی را در مقاطع گوناگون ارائه کرد. فرمود: حدأقل سه هزار سال قبل از رسالت پیامبر زمینه ظهور او فراهم شد؛ ابراهیم خلیل بود، اسماعیل ذبیح بود، این بزرگوارها مأمور شدند کعبه را بنا کنند. مهندسی کعبه، معماری کعبه، کارگری کعبه، بنّائی کعبه، اینها را به عهده گرفتند. ولی به خدا عرض کردند: خدایا! این کعبه متولّی می خواهد، مدرّس می خواهد، معلّم می خواهد، امام جماعت و جمعه می خواهد. تنها کسی که شایسته این هست که کعبه مدرس او باشد، پیامبر خاتم است. ربّنا وابعث ف یه م رسولاً م نهم یتلوا عل یه م آیات ک و یزکّیه م و یعلّ مهم الک تاب و الح کمه(2) که این مقطع اوّل بود و بحث اش گذشت.
در مقطع دوّم سالها گذشت؛ ذات أقدس له فرمود: من دعای ابراهیم و اسماعیل را مستجاب کردم، مستجاب می کنم، زمینه ظهور بعد از دو هزار سال پیدا می شود. در جریان تورات، در جریان انجیل و... فرمود: کم کم خواهد آمد. پیامبری می آید با وحی خاص، با کتاب مخصوص، با مکتب خاص می آید. بعد در همان تورات و انجیل اوصاف پیروان رسول گرامی را تشریح کرد. الّذ ین یتّب عون الرّسول الامّی الّذ ی یج دونه مکتوباً ع ندهم ف ی التّورات و النجیل (3). اوصاف پیامبر را ذکر کرد، پیامبر دست و پای بسته جامعه را باز می کند. یضع عنهم صرهم و الأغلال الّت ی کانت علیه م (4). رسومات جاهلی، فرهنگ جاهلی که دست و بال انسان را می بندد و انسان را در این دریا غرق می کند. به جای اینکه غوّاص بشود، غریق می شود. خوب یک انسان دست بسته، گردن بسته قدرت شنا ندارد. وقتی نزدیک شد، در مرحله سوم به وجود مبارک عیسای مسیح (ع) دستور داد: تو صریحاً اعلام کن! فرمود: بگو من مبشّرم به یک رسولی که بعد از من خواهد آمد. نام مبارکش این است، خصوصیاتش این است؛ نّی مبشّ أ ب رسول یأت ی م ن بعد ی اسمه احمد (5). بشارت برای مطلب تازه، فکر تازه، علم تازه است.
پس از سه هزار سال قبل شروع شد تا دو هزار سال قبل، تا هزار سال قبل، تا پانصد سال قبل؛ همین طور به تدریج، قدم به قدم زمینه ظهور و حضور رسول گرامی را ذات أقدس له به وسیله انبیای ابراهیمی به جوامع بشری فهماند تا در عصر ظهور خود پیامبر(ص)...
حالا پیامبر برای جامعه چه آورد و اگر غرب می فهمید که رسول گرامی عصاره آنچه را که انبیای ابراهیمی آوردند؛ مخصوصاً موسای کلیم و عیسای مسیح (ع)، همه آنها را دارد و حتی صدها برابر بیش از آنها که جوامع بشری را لی یوم القیامه تأمین می کند. هم اصول و قواعد را آورد، هم راه کند و کاو و نوآوری را به بشر آموخت؛ یثیروا لهم دفائ ن العقول (6). همه این کار را می کردند، مخصوصاً رسول گرامی. قدرت اجتهاد داد، قدرت استنباط داد، تشویق کردند.
فرمودند من دست و بال شما را باز کرده ام. آن افکار باطل را، آن رسوم جاهلی را، آن خرافات را، اینها را گرفتم. شما قدرت غوّاصی پیدا کردید. این دریای علوم و معارف، این هم شما! راه غوّاصی را ما به شما یاد دادیم. شما به این فکر نباشید که همیشه ما به شما آب بدهیم. خودتان زمین را بکنید و آب بگیرید. و به این فکر نباشید که همیشه به موزه ها بروید و گوهرها را تماشا کنید. خودتان به عمق دریا سفر کنید و گوهر استخراج کنید. از این جانتان غفلت نکنید. یا أیّها الّذ ین آمنوا عل یکم انفسکم (7). بیرون نروید، در درون شما اقیانوسهای پر گوهر هست. بروید در این اقیانوسها، شنا کنید و در بیاورید. بعد فرمود این حرف را من تنها در تورات و انجیل نگفتم. نزل ب ه الرّوح الأمین علی قلب ک ل تکون م ن المنذ رین ب ل سان عربیّ مبین و نّه لف ی الزبر الأوّلین (8). فرمود: این مطلب که فرشته وحی، جبرئیل امین (ع) این معارف را در قلب تو نازل کرده با زبان عربی، ما همه این مطالب و گزاره ها را در کتابهای انبیای پیشین گفته ایم، نه این مطالب را! آن سخن را که پیامبر آخر الزمان خواهد آمد، کتابی خواهد آورد، به لسان عربی مبین حرف می زند...
عظمت وحی
بعد در جریان عظمت وحی که پیامبر چه عظمتی دارد که این وحی را تحمّل کرده است، آن را در بخش های گوناگون قرآن کریم فرمود. فرمود شما این آبشارها را که می بینید؛ این آبشار وقتی از بالای قلّه سرازیرمی شود، به سطح زمین می رسد، آن ترشّحاتش به عابر و رهگذر می رسد.
گاهی می بینید یک خبر ضعیفی به انسان می رسد، انسان سکته مغزی یا قلبی می کند! مگر می شود جریان جهنّم را، جریان بهشت را، جریان برزخ را انسان از نزدیک ببیند و بتواند تحمّل بکند! تنها شنیدن نیست، ارائه هم هست، دیدن هم هست.
اگر وجود مبارک امیر مؤمنان (ع) فرمود: لو کش ف الغ طاء ما ازددت یقیناً (9)؛ اگر پرده کنار برود برای من بی تفاوت است، این ارشاد به نفی پرده است. یعنی پرده ای در کار نیست؛ ما بی پرده می بینیم. نه اینکه پرده ای هست و پرده اگر کنار برود برای من بی تفاوت است! اگر وجود مبارک امیر مؤمنان (ع) این جمله را فرمود، دلیل دارد، این را در کنار سفره رسول گرامی دارد، به برکت قرآن و پیامبر است.
حالا بعد از اینکه پیامبر این وحی را دریافت کرد؛ اوّلین کاری که کرد، بشر را موحد کرد و در گام دوم اینها را متّحد کرد. خوب چه چیز باعث اتّحاد دلهاست؟ در قرآن کریم فرمود هیچ چیزی دلها را به هم مرتبط نمی کند، مگر امر ماورای طبیعی. اما چیزی که از عالم وحدت آمده است، عامل اتّحاد است. چیزی که در عالم کثرت است، خودش با دیگری جمع نمی شود، عامل اجتماع نخواهد بود.
... اگر غرب می فهمید که پیامبر یعنی چه، پیامبری یعنی چه؛ و اینکه الآن جهان یک ظلمتکده ای بیش نیست، و به جان هم افتادند، چون دست و پایشان را نمی بینند، خود را گم کرده اند؛ اگر می فهمید، هرگز دست به انتشار این کاریکاتورها نمی زد! ذات أقدس له در سوره مبارکه نور فرمود: آنهائی که غرق شدند در تاریکی، نه تنها دیگران را نمی بینند، جامعه را نمی بینند، اوضاع گذشته و حال را نمی بینند، خودشان را هم نمی بینند. الآن واقعاً اینها حقیقت شان، عنصرشان، هویت شان را نمی بینند؛ لذا دست به این کارها می زنند. این حرف ها را مسئولان حوزوی و دانشگاهی باید به جامعه غرب منتقل کنند و بدانند آزادی بیان غیر از هتک حرمت است مضاف بر اینکه بهترین سخن را انبیاء آوردند که آرام بخش ترین سخنان، سخن انبیاست. آنچه را که موسای کلیم و عیسای مسیح و سائر انبیای ابراهیمی (ع) آوردند ، همه را صاحب جوامع الکل م که فرمود: اعط یت جوام ع الکل م(10)؛ او آورده است به أحسن وجه از طرف دیگر.
¤ سخنرانی آیت الله جوادی آملی در دیدار با جمع کثیری از طلاب و دانشجویان به مناسبت ایام ارتحال حضرت رسول اکرم (ص)؛ قم ـ اسفند 1384
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بقره . 6 (2) بقره . 129 (3) اعراف . 157
(4) همان (5) صف . 6 (6) نهج البلاغه . خطبه 1
(7) مائده . 105 (8) شعرا . آیات 193 تا 196
(9) بحار الأنوار. ج40 .ص 153 (10) من لا یحضره الفقیه. ج1 .ص241
¤ خوان حکمت دوشنبه و پنجشنبه هر هفته منتشر می شود.

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد